.
1000
روزگار
روزگار قصه هایی نو
روزگاری نان را قسمت نکردند
روزگاری زباله را قسمت کردند
آب کر را کرونا گفتند
کوزه شکستند و پلاستیک گرفتند !
روزگاری که نکردند قسمت حق را
نمی دانم مشکل از نان بود
یا گرانی جان !
عجله کار شیطان است
نان گران شد
میوه فراوان شود
آب گران نشود !؟!
میوه ها را قسمت میکنند !
زنگ تفریح : گفتند بنویس را ننویس و... آری چند نقطه بگذار از واو !
روزگاری سراشیبی راه آسفالته به بیرون بود و...
ماشین ها میرفتند به کوه و دره و...
روزگاری که سراشیبی به درون راه شوند از برف و باران برای نهر و قایق و... !
- کر اصطلاح برای منبع آب کمتر از یک یارد مکعب !
سالها پیش از نظام وظیفه برای فراوانی مشکلات و فراوانی علوم به یک نگرانی عجیب و...
امروز توجه به گذشته درس و خندیدن به حرف ، حتی حرفهای خوب که مانع استفاده از علوم ،
مثال استادکاری که کار را از روی تجربه سریع کامل میکنند
برای درس همیشه درس 1000 را یاد کنید !
دوستدارتان امیر
.
برچسب : نویسنده : amir-hegirany بازدید : 104