1972

 1972 سالها بعد شد سال تولدم که نمی دانم چه سالی بود اما خوب یادم هست که کشف عدد پس از انقلاب آقا خمینی بوده که خودم هم از شیرینی ها و آبنباتهای جشن سال 79 هم که بعدها کشف عدد را داشتم گرفته ام

 فومن بودم شهر کوچک بود و من از زادگاهم تصویر آقا کنار یک دیوار نشسته روی یک پوستر کاغذی بزرگ را همانجا درون اتاق دلگشا خانه دیده بودم !

 بین ما پدر و پسر چند نسل از بزرگترها هست البته نوجوانی آقا را پدرم دیده بود که سالها پس از انقلاب آقا خمینی بود که من آقای خودمان را دیدم و پدرم از نوجوانی بلند قامت به نیکی یاد میکرد.

 بین ما پدر و پسر از نسل رزمندگان مثال سربازان خمینی کبیر بودند

 و بزرگترهای شکست خورده سال 1320 شهریور که پس از سربازان خمینی کبیر از جوانان تازه به دوران رسیده بود که اکثریت برای پیروزی انقلاب کمک کردند اما پشیمان شدند و شاید نوع تظاهرات که گاه بیشتر به شورش شباهت داشت دلیل پشیمانی ها شده بود !

 بزرگترهایی هم بودند که یا عشق خانواده آنان را به مسجد میبرد یا رقابت تحصیلی به داشگاه !

 گروهی که بیشتر به من نزدیک بودند مثال دیپلمه های شاهنشاهی شدند کارمند دولت و سالها بعد فهمیدند که دانشگاه رفته ها حق دارند و خودشان ناحق پشت میز اداره نشسته اند !

 از کوچکترها نپرسید چون اگر تاریخ شاهنشاهی دارند که با جنگ هشت ساله بزرگ شدند

 و اگر هم فرزند جمهوری هستند که هنوز شهدا جنگ شهدای گمنام ...

 آری ... توان نوشتن نیست !

دوستدارتان امیر

.